شنیدم...

بسم الله

انگار داشت زمان با سرعت منفی و شتاب افسانه ای حرکت می کرد

زندگی برام، برای لحظه ای سخت شد..تیره شد..

میخواستم زمین دهن باز می کرد و منو می بلعید و من توانایی شنیدن نداشتم..

شنیدم؛

فلانی (که خیلی دوسش دارم) از خدا تقاضای مرگ کرده..

شنیدم؛

یه بار بهش میگن چرا کاری نمی کنی و جلوشونو نمیگیری؟ میگفت: تنهاااااااااام_..

^{_{نه! خیال نبود. این شنیدنی ها، درام ترین کتاب داستانی بود که انسانی داشت در زندگی تجربه می کرد و من هم دهن به دهن فقط می شنیدم.}}

+ قلب خودش رو تهی میکنه وقتی اینا رو با گوش میشنوه یا با چشم می بینه. اونوقت فکر کنید کسی که در متن این جریانه چی کشیده..

+ پیشرفت طرح هایی که در طول یک ماه اخیر باهاشون درگیر بودم به قرار زیره:

0.  همکاری در برگزاری یادواره شهید سید مجتبی هاشمی در مسجد حاج حسن- پیشرفت 100%

1. مسئول فضاسازی داخلی اعتکاف 94 مسجدحاج حسن تهران(با مشارکت تعدادی از هم قطارام)-پیشرفت 100%

2. طراحی وبسایت برای خانم دکتر غلامی - پیشرفت 100%

3. سمینار مهندسی با موضوع مدل سازی احتراق موشک شاتلASSME- پیشرفت 100%

4. مشارکت در برگزاری همایش حمایت از ابداعات واقع در دانشگاه تربیت مدرس- پیشرفت 100%

5. طراحی سایت محصولات ایرانی - پیشرفت 35%

6. سمینار مهندسی در دانشگاه تربیت مدرس با موضوع معرفی مدارهای فضایی  - پیشرفت 70%

7. سمینار مهندسی با موضوع معرفی موتورهای پیستونی به منظور مدل سازی احتراق و پاشش با انژکتور دوفاز- پیشرفت 15%

8. طراحی نرم افزار روشنگری برای دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به سفارش بسیج دانشجویی دانشگاه- پیشرفت 70%

9. طراحی سایت خاطرات دانشجوهای سال بالایی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به سفارش بسیج دانشجویی دانشگاه- پیشرفت 40%